سخن مدیر
ضمن عرض خیر مقدم به شما،شهادت فی سبیل الله را برایتان آرزو مندم. نویسندگان
لینک های ویژه
دیگر امکانات
|
شهید محمد دهقان امیری از جوانان دهه هفتادی مدافع حرم حضرت زینب(س) است که پس از مجاهدت در این راه توسط تروریستهای تکفیری به شهادت رسید. سید طه صالحیان از دوستان این شهید والا مقام است که خاطراتش از این شهید را اینچنین روایت میکند: *میگفت: هنر شهادت ندارم اوایل آشنایی من و محمدرضا، وقتی دم به دم همدیگر دادیم یادم میآید که به دلیل تسلط من بر حرفه عکاسی زیاد در این مورد صحبت می کردیم. محمد به این رشته علاقه داشت و میگفت: به عکاسی علاقه مندم و در مقابل تو هیچ هنری ندارم. وقتی می دیدم اینطوری مودبانه حرف میزند و افتاده حال است به شوخی میگفتم: چقدر مودب هستی آقا جون شهید بازی در نیار. او جواب می داد: ما هنر شهادت نداریم. هر بار این این جمله را از او می شنیدم در دلم نهیبی میزدم و نگاهی به چهره محمد میکردم و در دلم میگفتم: احساس میکنم تو هنرش را داری. به خودش هم چند بار گفتم. جوابش این بود: «من آرزوی شهادت دارم اما خداوند صلاح ما را بهتر میداند.» *خودم گلوله بارانش کردم یکی از رفقا و هم دانشگاهی هایش تعریف میکرد که با محمد پینت بال میرفتیم. به شوخی به شهید دهقان گفتم: آقا همه تیرها عین این بازیهای کامپیوتری به سر و کله من خورد. او گفت: اشکال نداره داداش! چه چیزی بهتر از اینکه بی سر شهید شوی. خودم گلوله بارانش کرده بودم، به شوخی گفتم چیزی نصیب تو نمیشود محمد! همه تیرهایی که نثارت کردم به سینه و پهلوهایت خورد. وقتی که پیکرش را آوردند و نحوه شهادتش را فهمیدم نابود شدم. با خودم فکر کردم اشتباه از من بود که گمان میکردم چیزی به تو نمیرسد. *ای که بر تربت من میگذری، روضه بخوان یک دوست دیگری هم داشت که به واسطه شهید خلیلی با او آشنا شده بود. همین بنده خدا تعریف میکرد: با شهید دهقان امیری در گلزار شهدا بهشت زهرا(س) قرار داشتیم وقتی رسید، حدود دو ساعت سر مزار رسول حرف زدیم. *وصیتنامه شهید دهقان امیری در بیستمین و آخرین بهار عمرش، پیش از شهادت متنی به عنوان وصیت نامه نوشت تا آخرین خواستهها و حرفهای در دل ماندهاش را بیان کند. باشد که وصیت شهدا چراغ راهی باشد برای ماندگان در ظلمت تا راه را پیدا کنند. در ادامه متن وصیت نامه این شهید عزیز را خواهید خواند:
«و فدیناه بذبح العظیم» او را به قربانی بزرگی باز خردییم. سوره مبارکه صافات آیه 107 اینجانب محمدرضا دهقان امیری فرزند علی در سلامت کامل روانی و جسمی و در آرامش کامل شهادت میدهم و به یگانگی حضرت حق و شهادت میدهم به دین مبین اسلام و قرآن و نبوت خاتم الانبیاء. حضرت محمد (ص) و امامت امیرالمومنین حیدر کرار علی ابن ابی طالب (ع) و یازده فرزند ایشان که آخرینشان حضرت حجت قائم آل محمد (عج) بر پا کننده عدل علوی در جهان و منتقم خون مادر سادات خانوم فاطمه الزهرا (س) میباشد (الهم عجل لولیک الفرج) با سلام بر همه دوستان، آشنایان و اقوام و ... این خبر از همه شما عزیزان تقاضای حلالیت دارم و تشکر میکنم از پدر و مادر عزیزتر از جانم که تمام تلاش خود برای نشان دادن راه سعادت به فرزندشان انجام دادند و این ؟ حتی نتوانستم قدر کوچکی از این فداکاریها را پاسخ ده از این دو بزرگوار حلالیت میخواهم و از صمیم قلب نیازمند دعایشان هستم. و تشکر میکنم از برادر عزیزم و امیدوارم که شهادت و روحیه جهادی را سرلوحه خود قرار دهی و همچنین خواهر عزیزم و حامی همیشگی من که نهایت لطف را بر من داشته است و من فقط با بدی پاسخش را دادم امیدوارم هم اکنون نیز دعایت را برای برادرت دریغ نکنی و همیشه به یادش و زینب گونه پایداری کنی. از همه دوستان دانشگاه و مسجد و استادان و مربیانم و ... درخواست حلالیت دارم و از شما دوستان می خواهم این حقیر را از دعای خیرتان محروم نفرمایید و اگر کوتاهی کردم در حق شما عزیزان به بزرگواری خود عفو کنید و از حقی که بر گردنم دارید در گذرید. براساس آیه مبارکه 156 سوره بقره «الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا الله و انا الیه راجعون» آن ها که هرگاه مصیبتی به آنها رسد صبوری کنند و گویند ما از آن خداییم و به سوی او باز میگردیم. صبر را سرلوحه خود قرار دهید و مطمئن باشد که هر کسی از این دنیا خواهد رفت و تنها کسی که باقی میماند خداوند متعال است اگر دلتان گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید غم شما از غم ام الصائب خانوم زینب کبری(س) کوچک قرار است روضه ابا عبدلله و خانوم زینب کبری فراموش نشود و حقیقتا مطمئن باشید که تنها با یاد خداست که دلها آرام میگیرد. قال الحسین (ع) «إن کان دین محمّد لمیستقم الاّ بقتلی فیاسیوف خذینی» اگر دین محمد تداوم نمییابد مگر با کشته شدن من، پس ای شمشیرها مرا در بر گیرید. بال هایم هوس با تو پریدن دارد بوسه بر خاک قدمهای تو چیدن دارد من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد غالبا آن گذری که خطرش بیشتر است میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است قیمت عبد به افتادن در سجادست سنگ فرشی حرم دوست زرش بیشتر است خانهای است در این جا که کریم از همه سر این کوچه اگر رهگذرش بیشتر است دل ما سوخت در این راه ولی ارزش داشت هر که اینگونه نباشد ضررش بیشتر است بی سبب نیست که آواره هر دشت شدیم هر که عاشق شود اصلا سفرش بیشتر است هر گدایی برسد لطف که دارد اما به گدایان برادر نظرش بیشتر است ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺧﺪﯾﺠﻪ ﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﻣﺎ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﺩﺭ ﺟﻤﺎﻟﺶ ﻛﻪ ﺟﻼﻝ ﭘﺪﺭﺵ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ وسعت روح بدن را به فنا میگیرد غیر زینب چه کسی درد سرش بیشتر است و من الله توفیق محمدرضا دهقان امیری 94/6/14 تهران نظرات شما عزیزان: مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده masa در جمعه 11 دی 1394
| |